معصومه قلعه چهی به دار آویخته شد

وارش : معصومه اعدام شد. صبح پنج شنبه عده زیادی تلاش کردند که از اولیاء دم رضایت بگیرند. از جمله وکیلش و حتا افرادی که در زندان و اجرای احکام اون کار می کردند. اما نشد که نشد. امروز آقای خرمشاهی زنگ زدن و گفتن آرام و صبور پذیرفت و رفت...

مختصری از آنجه بر معصومه گذشت
روزنامه حکومتی اعتماد : سال ۷۸ خانواده مردی به نام «م» با مراجعه به پلیس به خاطر ناپدید شدن پسر و عروس شان به نام معصومه شکایتی را مطرح و اعلام کردند آن دو مدتی قبل در یکی از شهرهای اطراف رفسنجان خانه یی اجازه کرده بودند اما اکنون خبری از آنها نیست. مدتی بعد معصومه شناسایی شد و مورد بازجویی قرار گرفت اما از سرنوشت شوهرش اظهار بی اطلاعی کرد و مدعی شد یکی از دوستان «م» یک شب دنبال او آمد و آن دو با هم بیرون رفتند و از آن به بعد «م» ناپدید شد. در حالی که ردپایی از مرد ناپدیدشده وجود نداشت، صاحبخانه زوج جوان که منزلش را پس گرفته بود با حفاری در باغچه اسکلت مردی را پیدا کرد و موضوع را به پلیس اطلاع داد.
تحقیقات صورت گرفته فاش کرد جنازه متعلق به «م» است و وی را کشته اند و این در حالی بود که معصومه فراری شده بود. اما این زن چندی بعد به پلیس مراجعه و خودش را تسلیم کرد. او قتل شوهرش را پذیرفت و گفت؛ آن روز من و «م» با هم دعوا کردیم. حین مشاجره شوهرم از پشت دو دستم را گرفت و من برای اینکه بتوانم خودم را خلاص کنم سنگی را که روی زمین بود برداشتم. فقط می خواستم ضربه یی آرام به دست وی بزنم تا مجبور شود رهایم کند. من به بیماری صرع مبتلا هستم و در همان لحظه دچار تشنج شدم و بدون اینکه اختیار رفتارم را داشته باشم ناخواسته دستم به گونه یی تکان خورد که سنگ به سر شوهرم اصابت کرد. حدود یک ساعت بعد وقتی به هوش آمدم دیدم او فوت شده است. از ترس جسدش را در باغچه خانه دفن کردم و در بازجویی های پلیسی هم که آن موقع انجام شد دروغ گفتم.
پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی معصومه پای میز محاکمه رفت. اسنادی که بیماری صرع او را تایید می کرد از سویی و از طرف دیگر ارتکاب قتل و دفن جنازه سبب شد این پرونده دچار فراز و فرودهای زیادی شود، به گونه یی که چندین بار در مورد وی حکم صادر و هر بار از سوی دیوان عالی کشور نقض شد تا اینکه بالاخره بعد از گذشت ۹ سال کشمکش قضات دیوان عالی کشور حکم قصاص این زن را تایید کردند و نام وی در فهرست اعدامیان قرار گرفت.

1 comments:

fadayemam

سلام بر اساس امر بانک مرکزی نرخ تورّم به بیشتر از ۲۰ درصد رسیده. این یعنی حقوق‌ها باید ۲۰ درصد بیشتر بشوند. همه میگویند بسیجیها بهترین حقوق و مزایا را دارند. ما که ندیدیم. نون برای ما هم گران شده. همه چیز برای ما هم گران شده. در یک بلاگ خواندم که ماها بهترین حقوق هارا میگیریم و نرخ تورّم به ما اثر نخواهد داشت.والله به امام قسم اگر این واقعیت داشته باشد.فقط همین را می‌خواستم بگویم.