شکايت خانواده منوچهر محمدي عليه فضائل عزيزان توسط دادگاه لوس انجلس رد گرديد.

از بي دادگاه هاي انقلاب ايران تا دادگاه هاي لوس انجلسي امريکا
بعد از انتشار مطلب روشنگرانه فضائل عزيزان تحت عنوان (افشاي حرکات اخير وزارت اطلاعات در امريکا و عوامل ميداني اشان در داخل امريکا )که حتي در روزنامه حکومتي نيز البته به صورت ناقص و جهت دار انتشار يافت،(لينک کيهان)عبدالرضا اشرف پور(دائي ناتني منوچهر محمدي)در اقدامي تلافي جويانه به نمايندگي از خانواده محمدي شکايتي در دادگاه لوس انجلس مطرح کرده بودند که به علت واهي بودن شکايتشان دادگاه شکايتشان را رد کرد(تصوير حکم صادره از دادگاه لوس انجلس)
لازم به توضيح است که اين شکايتهاي واهي جهت تحت فشار قرار دادن اقاي عزيزان انجام شده بود و بدين نحو تلاش داشتند که اقاي عزيزان را مجبور کنند خبر منشره توام با اسناد را از سايتش حذف کند،که خوشبختانه با توجه به استقلال دستگاه قضائي امريکا،نتوانستند به اهداف غير قانوني خود برسند.

اقاي عزيزان همچنين پيشتر اعلام کرده بود که اينگونه فشارها مانع از افشا گري هايش عليه عوامل ج.ا نخواهد بود

اطلاعيه

هم ميهنان عزيز،متاسفانه عوامل ج.ا در امريکا به طرق مختلف در ميان اپوزيسيون و حتي به برخي از رسانه هاي امريکائي چون صداي امريکا،نفوذ وبا تشکيل باند هاي مخفي و با سوئ استفاده از امکانات دولتي امريکا ضمن ايجاد ديکتاتوري رسانه اي،با بخشي از حاکميت و حتي سرويس هاي اطلاعاتي نظام در تماس هستند ، خوشبختانه بسياري از انها توسط مدارک مستند ارسالي از سوي هم ميهنان افشا شده اند،هر چند بعد از انتشار اسناد با تهديد هاي فراواني مواجه شده ام ولي هيچ کدام از انها مانع از اطلاع رساني ام نشده و نخواهد شد.
در هفته هاي اخير توسط برخي افراد همچون م.م و ا.ب تهديداتي بر عليه من شده ولي از سوي ديگر مدارکي نيز عليه اين عوامل به سايت ارسال شده است که در حال بررسي انها جهت انتشار ميباشم،ولي در عين حال جهت تکميل تحقيقات نياز به مدارک و ادله بيشتر يک ضرورت است از اين رو از همه کساني که اطلا عات و مدارکي عليه عوامل ج.ا در خاک امريکا دارند،صميمانه درخواست ميکنم که اسناد و اطلاعات خود را به اين وبسايت ارسال دارند.

ما را ز سر بریده میترسانی؟؟!

ما را ز سر بریده میترسانی؟؟!
گر ما ز سر بریده میترسیدیم
در مجلس عاشقان نمیرقصیدیم

افشاي حرکات اخير وزارت اطلاعات در امريکا و عوامل ميداني اشان در داخل امريکا

کسانيکه خود در کشته شدن اکبر محمدي نقش دارند،اکنون با قرار گرفتن زير تابوت او و مخفي شدن پشت نامش،به نفع جمهوري اسلامي و بر عليه آزاديخواهان اقدام ميکنند.
بعد از مرگ مشکوک اکبر محمدي در زندان ،منوچهري محمدي به مرخصي فرستاده ميشود و بنا بر گفته خودش به صورت غير قانوني به عراق و سپس به ترکيه ميرود تا از طريق سفارت امريکا در انکارا به امريکا منتقل شود،اما در ترکيه بازداشت و بعلت ورود غير قانوني به ان کشور،به عراق مسترد ميشود
و از عراق با هواپيماي نظامي به امريکا منتقل ميشود،اين روايتي است که محمدي خودش در رسانه ها ساخته و پرداخته بود.
اما شواهد و مدارک مستددل انکار ناپذيري وجود دارد که گفته هاي منوچهر محمدي را با ترديد جدي مواجه ميسازد ونشان ميدهد که منوچهر محمدي به اتفاق شخصي بنام عليرضا رنجبر ،کاملا قانوني و با پاسپورت رسمي ج.ا و با هماهنگي نيرو هاي امنيتي رژيم از طريق مرز زميني بازرگان مستقيما به ترکيه وارد ميشوند (
تصوير پاسپورت منوچهر محمدي)،(تصوير پاسپورت عليرضا رنجبر)ودر ترکيه با هماهنگي مغز متفکر و تئوريسين ج.ا نبي الله نجفي معلم يا همان مراد معلم ،پاسپورتهاي رسمي ج.ا به وي سپرده ميشود،و طي يک سناريوي از پيش طراحي شده ،قرار بر اين ميشود که محمدي با مراجعه به سفارت امريکا در انکارا مدعي شود که از ايران به صورت غير قانوني به کمک شخصي به نام عليرضا رنجبر خارج و به عراق امده و از عراق هم به ترکيه و...اما گويا از بد حادثه زماني که پليس ترکيه از وي مدارک شناسائي و پاسپورتش را مطالبه ميکند،وي از ارائه پاسپورت خودداري ميکند و درست به همين دليل يعني ورود غير قانوني بازداشت وسپس چون خودش ادعا کرده بود از عراق وارد ترکيه شده،وي را به عراق مسترد ميکنند و نهايتا نيز با همان سناريوي قبلي ،توسط هواپيماي نظامي امريکائيها به آلمان و سپس به امريکا منتقل ميشود.
اقاي منوچهر محمدي در بنياد ملي دمکراسي به همراه علي افشاري مشغول به کار ميشود،اما ديري نميگذرد که به علت شکايت يکي از کارمندان خانم ،به علت فساد اخلاقي و اذيت و آزار جنسي از ان بنياد اخراج ميشود ،اما باز اين پايان ماجرا نيست،منوچهر پس از اين افتضاح راهي شهر لوس انجلس ميشود و در انجا نيز با نشان دادن کارت فعاليت حقوق بشري خود و تصويرش در کنار جورج بوش،با وعده ازدواج دادن موجبات فريب
يک خانم امريکائي را فراهم مياورد،و اقاي محمدي بعد از سوئ استفاده هاي جنسي و مالي ،ايشان را به حال خود رها ميکند و نهايتا نيز اين خانم با مراجعه به پليس شکايتي عليه ايشان تنظيم مينمايد
و منوچهر محمدي به اتهام تجاوز جنسي به دادگاه فرا خوانده ميشود.
منوچهر محمدي حتي در زندگي سياسي اش نيز داراي شخصيت بسيار متزلزل ميباشد ،يکي از زندانيان بنام عابد توانچه در نامه اي که سالها پيش از زندان انتشار داد،عنوان ميکند منوچهر محمدي براي انکه بتواند از زندان به مرخصي برود حاضر بود تن به هر کاري بدهد و وق
تي خبرنگاران حکومتي به داخل زندان جهت تهيه گزارش ميامدند،التماس ميکرد که از وي مصاحبه بگيرند و يکبار نيز به خاطر بيست روز مرخصي طي مصاحبه اي با نشريه حمايت زندان،از ارگان هاي قضائي و سازمان زندانها به خاطر وضعيت بسيار مطلوب!زندانها قدر داني و تمجيد کرد(
لينک مربوطه)
يکي ديگر از همبندي هاي منوچهر محمدي نقل قول ميکرد که منوچهر حتي عليه برادرش اکبر به دروغ اعتراف کرده بود که امريکائيها براي اکبر حساب بانکي باز کرده اند ...وقتي که ديگر زندانيان سياسي به اين رفتار منوچهر اعتراض کرده و به او گفته بودند که اين اعترافات دروغينت عليه اکبر ممکن است به اعدام او منجر شود،منوچهر با وقاحت جواب داده بود که اگر اکبر کشته شود،من معروف ميشوم!!(لينک مربوطه)آري جناب منوچهر خان حاضر بود به هر قيمتي معروف شود حتي به بهاي کشته شدن برادرش!منوچهر اکنون به ارزوي خود رسيده و کساني را هم که بخواهند گند کاريهاش را افشا کنند تهديد به جمع اوري امضا و صدور بيانيه تخريبي ميکند (لينک صداي منوچهر در تهديد نگارنده اين نوشتار)
نبي الله نجفي معلم (مراد معلم)و چگونگي ارتباطش با خانواده محمدي
نبي الله نجفي معلم که يک ايراني عراقي الاصل است در تاريخ شش سپتامبر دوهزاروپنچ با نسرين محمدي در تر کيه آشنا ميشود وتوسط ويزاي ازدواج ،وي را به امريکا مياورد(
تصوير سند رسمي ازدواج معلم و نسرين محمدي)و بدين ترتيب از ان موقع وارد زندگي محمدي ها ميشود و همه چيز حتي ايميل هاي خانواده بويژه نسرين وسيمين محمدي تحت کنترل او قرار ميگيردو در واقع نقش هدايت همه اعضاي خانواده محمدي را عملا عهده دار ميشود،وقتي که خبر ازدواج نسرين محمدي با معلم 53 ساله به اطلاع اکبر محمدي در زندان ميرسد،شاهدان عيني در زندان نقل ميکنند که اکبر محمدي از شدت خشم و غضب سرش را به ميله هاي زندان ميکوبد و دچار سکته خفيف قلبي ميشود.
وي که خودش را از بريدگان سازمان مجاهدين خلق معرفي ميکند،در واقع يکي از عناصري است بنا بر گفته لري کليمن(وکيل نسرين)با وزارت اطلا عات ج.ا ارتباط داشته و اطلاعات مخالفين ج.ا را در آمريکا جمع اوري و در اختيارشان قرار ميدهد.اقاي لري کليمن طي ايميلي به نسرين محمدي اين هشدار را بيان ميکند که اقاي معلم به علت رفت و امدهاي مکرر و داشتن رابطه با سپاه پاسداران زير تيغ تحقيقات اف بي آي قرار دارد،(
تصوير ايميل لري کليمن به نسرين)
لري کليمن نيز بعد از ارسال اين ايميل هشدار اميز به نسرين محمدي،مورد حمله تلافي جويانه نبي الله معلم معلم قرار ميگيرد،به نحوي که اقاي معلم نسرين محمدي را وادار ميکند تا چنين وانمود کندکه عاشق کليمن شده وبدين نحو دوازده هزار دلار به بهانه عمل جراحي بيني اش از وي اخاذي ميکند،ولي هنگامي که لري کليمن از دادن پول بيشتر به نسرين محمدي امتناع کرد،ايشان باز با هدايت معلم افدام به انتشارايميل هاي خصوصي لري کليمن ميکند و تلاش ميکنند چنين وانمود کنند که گو اينکه کليمن براي نسرين محمدي ايجاد مزاحمت ميکند
در
اينجا و اينجا ميتوانيد،عکس هاي نبي الله معلم را بيبينيد،با همه تلاشي که داشتيم ،نتوانستيم عکسهاي بيشتري از اين عنصر بدست آوريم،ولي يکي از عکسهاي اخير،که وي را در ميان خواهران محمدي نشان ميدهد را اينجا ميتوانيد ببينيد.
منوچهر محمدي و عليرضا رنجبر تنها کساني نيستند که با طرح شوم وزارت اطلاعات و هماهنگي نبي الله معلم از ايران به صورت قانوني خارج شده اند،بلکه کساني چون عبدالرضا اشرف پور(دائي ناتني منوچهر)(
تصوير پاسپورت)و خديجه محمدي معروف به سيمين(تصوير پاسپورت) و...از ايران با هماهنگي کامل سرويس اطلاعاتي ج.ا خارج شده اند و در امريکا سکني گزيده اند،که اکنون خطر امنيتي در امريکا لحاظ شده اند،وسرويس هاي امنيتي امريکا نيز پس از انکه متوجه شده اند که چه کلاه گشادي بر سرشان توسط نبي الله معلم رفته،بنا بر گزارشات رسيده کارت اقامت دائم منوچهر محمدي را توقيف و در صدد سلب تابعيت آمريکائي نبي اله معلم هستند.
همچنين لازم به توضيح است نبي الله نجفي معلم طي سفري که به ايران داشته به نمايندگي از وزارت اطلاعات به خانواده محمدي در آمل مراجعه و بعد از انتقال بخشي از سهام سيمان تهران (
تصوير سهام انتقالي به پدر محمدي)به محمد محمدي(پدر اکبر محمدي)اقدام به اخذ رضايت از انها ميکند و متعاقب ان خليل بهراميان را از وکالت پرونده اکبر محمدي عزل مينمايند.

قسم به اسم آزادی